آینده حملونقل بشر چگونه خواهد بود؟ چگونه میتوان مشکل تراکم، آلودگی و پارکینگ را با افزایش سرنشینان خودرو حل کرد؟ فنّاوری تلفنهای همراه هوشمند به این راهحل چه کمکی میکنند؟ 100 سال پیش یک ایده قبل از شرکت اوبر بود. اگر ایده آنها خوب پیش میرفت، آینده حملونقل اکنون در دست بود. ایده اتومبیل کرایهای در سال 1914 توسط فردی به نام آل پی دارپر که یک فروشنده اتومبیل بود، ایجاد شد.
او دریافت که مسافران برای سوارشدن به اتوبوس در صفهای طولانی منتظر میمانند. او مسافران را با خودرو خود به هر مقصدی که موردنظرشان بود میبرد و علامتی روی خودروی خود نصبکرده بود: کرایه 5 سنتی با جتسی بأس. تنها در مدت یک سال 50000 مایل در سیاتل، 45000 مایل در ایلات کانزاس و 150000 مایل در لسآنجلس در روز با این خودروها جابهجایی انجام میشد. برای دریافت بزرگی این اعداد، لازم است به آمار کنونی شرکت اوبر توجه شود. برای مثال، خودروهای اوبر در لسآنجلس سالانه 15000 مایل جابهجایی دارند.
اتوبوسهای آن موقع از قدرت خودرو کرایهای راضی نبودند آنها تلاش کردند قوانینی وضع کنند تا رشد سریع خودروها را کاهش دهند. برای مثال، عوارض گران باعث شد که راننده یک خودرو کرایهای در بعضی از شهرها 16 ساعت در روز رانندگی کنند و گاهی رانندگان را مجبور میکرد که دو راننده با یک خودرو کار کنند. این سختگیریها باعث شد تا در طول یک سال تقریباً این ایده تعطیل شود. در سال 1919 این خودروهای کرایهای کاملاً بهطور قانونی کنار گذاشته شدند.
تبعات نبود اشتراک خودرو
بدشانسی بزرگی بود چراکه وقتی نتوان یک خودرو را به اشتراک گذاشت باید مالک آن بود؛ بنابراین، مالکیت خودرو بهشدت افزایش یافت و در سال 2007 برای هر مرد، زن و فرزند یک خودرو در امریکا وجود داشت. این پدیده همهگیر جهانی شد. تا سال 2011، فروش خودرو در چین از امریکا بیشتر بود. این مالکیت شخصی خودرو هزینه عمومی داشت. در آمریکا در طول یک سال، 7 میلیارد ساعت از عمر هر نفر در ترافیک به هدر میرود. 160 میلیارد دلار درآمد و بهرهوری هم در ترافیک از دست میرود و یکپنجم از گاز گلخانهای کربن دیاکسید تولیدشده توسط خودروها تولید میشوند.
این تنها 4 درصد از مشکلات است. اگر مجبور به خرید خودرو باشید 96 درصد اوقات خودرو شما بدون استفاده خواهد بود؛ بنابراین تا 39 درصد زمین و فضا برای نگهداری این تکههای بزرگ فولاد استفاده میشود. حتی بشر آسمانخراشهایی را بهعنوان پارکینگ خودروها ساخت. این مشکل دههها است که انسانها را درگیر کرده است.
اوبر (Uber)
شرکت اوبر در سال 2010 برای درخواست تاکسی اینترنتی ساخته شد و هماکنون در 69 کشور خدمات ارائه میدهد. در سال 2019، بالای 110 میلیون کاربر از خدمات آن استفاده میکنند که شامل اشتراکگذاری سفر (تقاضای سفر مسافران توسط رانندگان اوبر پاسخ داده میشود)، تحویل غذا و اشتراکگذاری دوچرخه، اسکوتر و اسکیت است.
اوبر پول (Uber Pool)
در سالهای اخیر، ایده دیگری توسط شرکت اوبر به وجود آمد. اوبر پول امکانی است که در اپلیکیشن اوبر برای مالکان خودرو فراهمشده است تا مسافرانی که هم مسیر آنها میباشند را از مبدأ به مقصد برسانند. این ایده ازآنجا شکل گرفت که بسیاری از درخواستها با یک مبدأ، یک مقصد و در یکزمان ثبت میشد. با یکی کردن سفرهای یکسان عملاً هزینه کمتری برای مسافران و برای شهرها خودروهای کمتر به همراه خواهد داشت. قبل از اوبر پول، تنها هر فردی به هر مقصد موردنظر توسط رانندگان اوبر برده میشد. بعد از معرفی اوبر پول افراد بیشتری در خودروهای کمتری جابهجا شد.
نتیجتاً، در لسآنجلس 12.7 میلیون کیلومتر از سفرها کم شد و این به معنی 1.4 هزار کیلوگرم کربن دیاکسید کمتر است. بعد از 8 سال، هر هفته 100000 مالک خودرو جدید به سامانه اشتراکگذاری خودرو اضافه شد. در چین در هرماه 15 میلیون سواری با اوبر پول انجام میشود. خوشبختانه، این روند رشد نمایی فزایند دارد.
آیا اوبر پول برای اطراف شهرها هم راهحل مناسبی است؟ یک فرصت جدید را شرکت اوبر بهعنوان اوبر کامیوت (Uber Commute) برای معرفی سفرهای هم مبدأ و هم مقصد حتی در اطراف شهرها ایجاد کرده است که کسانی که رفتوآمدهای روزانه برای رفتن به مرکز شهر و برگشت دارند را به هم وصل کند. اگر جتسی بأس در سال 1919 متوقف نمیشد شهرهای الآن چه شکلی بودند؟ قطعاً جای پارکینگها کنونی، فضای سبز داشتیم.
قیمتگذاری
موضوعی دیگری که قابلتوجه است قیمتگذاری هر سفر است که از سوی شرکت اوبر تعیین میشود. تجربه و تحلیل نشان میدهد که هر چه قیمت سفرهای تاکسیهای شرکت اوبر نسبت به تاکسیهای معمول کم شود به سودی دوسویه برای رانندگان و مسافران میرسیم. مسافران برای درخواست سفرهای متعدد در طول روز بیشتر ترغیب میشوند و احتمال بیشتری وجود دارد که وقتی رانندهای مسافرش را پیاده کرد در همان منطقه مسافر دیگری وجود داشته باشد و او را سوار کند. نتیجتاً هم راننده و هم مسافر سود بیشتری خواهند برد؛ اما این کاهش قیمت تا یک نقطهای سود بیشتری در پی خواهد داشت و از آن به بعد توجیه اقتصادی برای رانندگان ندارد تا درخواست سفری را از طرف مسافر قبول کند.
همچنین شرایط شبکه حملونقل بر قیمتگذاری شرکت اوبر تأثیرگذار است. برای مثال در روز بارانی به دلیل ایجاد ترافیک و لغزندگی جادهها، سرعت متوسط رانندگان در شبکه محدودشده و از طرف دیگر تقاضای سفر توسط مسافران افزایش مییابد. در این حالت لازم است تا با افزایش قیمت سفر بین عرضه و تقاضا تعادل ایجاد کرد. از طرف دیگر در صورت افزایش رانندگان و یا کاهش مسافران میتوان با کاهش قیمت، مسافران را به درخواست سفر بیشتر ترغیب کرد. در اینجا با کاهش قیمت سفر بین عرضه و تقاضا میتوان تعادل ایجاد کرد.
جمعبندی
کسبوکارهای دیجیتالی شبیه اوبر که بر پایه ایجاد ارتباط هر چه آسانتر بین تقاضا و عرضه از طریق بستر اینترنت و تلفنهای هوشمند هستند، در حال گسترش در سطح جهانی میباشند. علیرغم تمام مزایایی ذکرشده، خوب است تا این نوع کسب کارها بهجای توسعه جهانی بهطور محلی توسعه یابد. در این صورت، نهتنها به کسبوکارهای محلی آسیبی نمیرسد بلکه با ایجاد بستری مشابه برای آنها باعث رشد و توسعه آنها نیز میتوان شد؛ برای مثال، ایجاد اسنپ در ایران بهجای توسعه اوبر و یا پیوستن تاکسیهای سنتی در ایران به شبکه اینترنتی اسنپ میتواند در کنار پیامدهای مثبت اشتراکگذاری خودرو، از رشد اقتصادی محلی نیز بهره برد.
منابع