فراسوی رشد آرمان زمین

faraz color (2)

توسعه پایدار

توسعه پایدار

هنری فورد مؤسس شرکت فورد اعتقاد داشت که خودرو زندگی افراد را بهتر خواهد کرد و برای آن‌ها پویایی و آزادی و توسعه به همراه خواهد آورد. آن‌ها تصور نمی‌کردند که خودرو و طبیعت در تضاد هم باشند؛ اما امروزه این نظر منسوخ است چراکه جنبه‌های انسانی و محیط زیستی در آن زمان در نظر گرفته نشد. باید کاری کرد تا این مشکل حل شود. امروزه 8/6 بیلیون نفر در دنیا زندگی می‌کنند که نیاز به غذا، سلامت و مسکن دارند و تا سال 2044 این جمعیت به 9 بیلیون می‌رسد و با این جمعیت با محدودیت رشد جمعیت مواجه هستیم. یکی از مشکلات پیش رو، حمل‌ونقل می‌باشند که نمی‌تواند نیاز این جمعیت را پاسخ دهد. امروزه 800 میلیون خودرو در سطح جهانی در خیابان‌ها وجود دارد و در سال 2050 این مقدار به 2 تا 4 بیلیون خودرو می‌رسد و شبکه حمل­ونقل قفل خواهد شد.

امروزه آمریکایی‌ها به‌طور متوسط یک هفته در سال را در ترافیک می‌گذرانند و در کشورهای با نرخ رشد سریع‌تر مثل پکن روزانه 4 تا 5 ساعت در حال رفت‌وآمد هستند. در چین تابستان گذشته هزار مایل ترافیک وجود داشته است که 11 روز برای رفع آن زمان صرف شده است. در دهه پیش رو 75 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می‌کنند و 50 درصد از آن شهرها بالای 10 میلیون نفر جمعت خواهند داشت.

بر اساس مدل جمعیت، در آینده نه‌چندان دور پویایی حال حاضر را نخواهیم داشت. 4 بیلیون خودرو پاک (الکتریکی) همچنان تراکم شهری ایجاد می‌کند. بدون ایجاد تغییری در امروز، آینده چگونه خواهد بود؟ مشکل آینده تنها به ترافیک محدود نمی‌شود چراکه این مسئله، مسئله بزرگ‌تر را ایجاد می‌کند که خفه کردن رشد اقتصادی است و ارائه خدمات غذا و سلامت به مردم ساکن در شهرها را با مشکل همراه می‌کند؛ و کیفیت زندگی شهروندان نیز کاهش می‌دهد.

پاسخ به این مشکل قطعاً ادامه مسیری تا به امروز طی شده نیست. مؤسس شرکت فرود قبل از طراحی مدل T گفته است: “اگر از مردم بپرسید چه می‌خواهند قطعاً خواهند گفت اسب‌های سریع‌تر”. پاسخ به نیاز خودروهای بیشتر قطعاً نباید جاده‌های بیشتر باشد. ما در حال ساخت خودروهای هوشمند هستیم. پس باید به دنبال ساخت جاده‌ها و پارکینگ‌های هوشمند نیز باشیم. نباید وقتمان را در ترافیک هدر بدهیم و یا به دنبال فضای پارک باشیم. ما به سیستم یکپارچه نیاز داریم که داده‌های واقعی و در لحظه را استفاده می‌کند تا پویایی شخصی را در یک مقیاس بزرگ بهینه کند تا به جامعه‌ای پایدار برسیم. این پویش مدت‌هاست که آغازشده است.

شهر مزدار در ابو دبی از خودروهای بدون راننده الکتریکی که باهم در ارتباط هستند، استفاده می‌کند که آن‌ها در زیر خیابان‌های شهری رفت‌وآمد می‌کنند؛ و در بالای آن یک مجموعه از مسیرهای پیاده‌روی وجود دارد. در خیابان 34 شهر نیویورک شبکه متراکم حمل‌ونقل به‌زودی با یک سیستم متصل با کوریدورهای مخصوص خودرو عوض خواهد شد. مسیرهای پیاده‌روی و خطوط عبور خودرو مشخص می‌شوند و این میانگین زمان رفت‌وآمد در ساعات اوج را نصف خواهد کرد. در هنگ کنک، شهروندان یک سیستم جالب به نام اختاپوس دارند که در این سیستم تمام سرمایه‌های حمل‌ونقلی در یک سیستم پرداخت واحد گره خورده‌اند. پارکینگ‌ها، اتوبوس‌ها و قطارها همه با یک سیستم واحد کار می‌کنند.

خدمات به اشتراک‌گذاری خودرو در سرتاسر جهان در حال گسترش است و این‌ها تراکم را کاهش داده و مصرف سوخت را بهینه می‌کند. ایده جالب‌تر بعدی آن است که خودرو با یکدیگر در یک شبکه متصل هوشمند صحبت کنند. در این صورت خودروها به هم خبر می‌دهند که بر اساس داده‌های واقعی بهترین مسیر را انتخاب کنند. این سیستم‌ها آزمایش‌های اولیه را طی کرده و آماده کاربرد اولیه است. فرض کنید وقتی سوار ماشین خود می‌شوید، خودرو جای پارکی را برای شما در مقصد رزرو کرده و دیگر شما نیازی به پیدا کردن جای پارک نیستید؛ درحالی‌که گشتن برای پیدا کردن جای پارک، یکی از بیشترین مصارف سوخت است. در نیویورک مسیر یک اتوبوس را در تلفن همراه جستجو کرده و برای سوارشدن در آن دیگر منتظر نمانید. این فنّاوری‌ها میلیون‌ها خودرو را به یک سیستم واحد متصل می‌کند. این‌ها شروعی برای مهار کردن مشکلاتی از قبیل انتشار گازهای گلخانه‌ای و مصرف سوخت است.

چگونه می‌توان جوامع بدون سوخت فسیلی ساخت؟

وقت آن شده است تا بین توسعه بر اساس سوخت‌های فسیلی و جنبه‌های محیط زیستی، کیفیت زندگی و منابع تجدیدپذیر انتخاب کنیم.

کشور کاستاریکا جمعیتش نزدیک به 5 میلیون نفر است و تقریباً نزدیک به 100 درصد از انرژی الکتریکی این شهر از منابع تجدیدپذیر مثل آب، گرمای زمین، باد، خورشید و توده زیستی (Bio mass) تأمین می‌شود؛ و در 299 روز سال هیچ سوخت فسیلی برای تولید انرژی الکتریکی استفاده نمی‌شود؛ اما این یک تناقض دارد چرا که نزدیک به 70 درصد مصرف کل انرژی با نفت تأمین می‌شود که بیشتر آن برای حمل‌ونقل است. کشور کاستاریکا اگر چه نمونه تمام‌عیار از الگوی تأمین انرژی نیست ولی می‌تواند به‌عنوان شروع‌کننده راه موردتوجه قرار گیرد.

کشور کاستاریکا ارتش ندارد. سال 1948 پایان جنگ جهانی دوم برای این کشور بود؛ و هزاران نفر کشته شدند. در همان سال ارتش این کشور نابود شد و دیگر ساخته نشد و از سال 1949 به بعد هزینه آن صرف سلامت و آموزش جامعه شد. در دهه 50 شروع سرمایه‌گذاری برای تولید برق از آب بود. در دهه 70 روی پارک‌های ملی سرمایه‌گذاری شد و آن‌ها همچنین از دیدگاه گسترش شهرها دوری می‌کردند. دهه 90 شروع پرداخت برای خدمات زیست‌محیطی و جلوگیری از نابودی جنگل‌ها بود. تولید ناخالص ملی کشور آن‌ها 11000 دلار است؛ و سرمایه‌گذاری این درآمد در پیشرفت اجتماعی دستاورد بزرگی بود.

گام بعدی برای این نسل رهایی کامل از سوخت‌های فسیلی است. اگر برای حمل‌ونقل هم الکتریسیته استفاده کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ پیامدهای حمل‌ونقل چیزی است که زندگی انسان‌ها را به خطر می‌اندازد. این پیامدها شامل اتلاف وقت و تولید گاز co2 است. در سال 2025 هزینه سوخت فسیلی و برقی حمل‌ونقل یکسان خواهد شد؛ بنابراین، بهتر است هر چه زودتر به سمت تأمین انرژی سبز برویم. در ادامه به چند مورد در توسعه پایدار اشاره خواهد شد.

  1. مدل‌های حمل‌ونقلی موجود پاسخگو نیست و باید برای آن کاری کرد تا پویایی شهر آینده را ایجاد کنیم. شهرها برای انسان‌ها است نه خودروها. حمل‌ونقل باید در دسترس و سبز باشد.
  2. ما به تغییرات حمل‌ونقلی گستره نیاز داریم. ما در گذشته فقط برای استفاده بیشتر از سوخت‌های فسیلی با خودروهای بیشتر، روی جاده‌های بیشتر سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. با این روند صعودی، نمی‌توان از سوخت‌های فسیلی رها شد.
  3. جهان به یک الهام نیاز دارد تا در این راه قدم بردارد. کشور کاستاریکا می‌تواند یک منبع الهام باشد.

جمع‌بندی

راه‌حل قطعاً خودروهای بیشتر، جاده‌های بیشتر و شبکه حمل‌ونقل گسترده­تر نخواهد بود. شبکه جهانی از راه‌های درهم‌تنیده اشباع است. شرکت‌ها کارآفرینان و سرمایه‌داران باید بدانند که این یک فرصت ایجاد کسب‌وکار و درعین‌حال راه‌حلی برای مشکل اجتماعی است. ما به همه شهروندان، سیاست‌گذاران و دولت‌ها نیاز داریم تا این چالش را در نظر بگیرند. حل این مشکل همکاری ملی را برای سرمایه‌گذاری ملی می‌طلبد. هر کشور درخور سطح درآمد شهروندان، ترافیک و میزان یکپارچه بودن سیستم کنونی متفاوت خواهد بود. بی‌شک خودروها به ما این امکان را دادند که با آزادی محل کار، جایی که زندگی می‌کنیم و مقصد سفرمان را انتخاب کنیم و نمی‌خواهیم این آزادی را از دست بدهیم؛ اما مسئله موردنظر ما مسئله محیط‌زیست است که به خطر افتاده است. ما باید تمام تلاش، نبوغ و اراده خودمان را به‌کارگیریم تا مسئله قفل شدن شبکه حمل‌ونقل را حل کنیم و با این کار هم پویایی خواهیم داشت و هم کیفیت زندگی بهتر.

منابع