نگاهی نو به حملونقل
آیا این موضوع که خودروهای ساخت بشر قادر به حرکت با سرعت بیش از 200 کیلومتر بر ساعت اند اما اکنون آنها را با سرعت درشکههای اسبی قرن ۱۹ میرانیم، خنده دار نیست؟ تنها در ایالاتمتحده، شهروندان ۲۰۱۴ میلیارد ساعت از زندگی خود را در سال ۲۰۱۴ در راه گذرانده اند. درحالیکه با صرف این میزان زمان، مصریان باستان ۲۶ هرم جیزه میساختند. بیشک، رانندگی یک اتلاف استثنایی وقت، انرژی و توان بشر است. تا دههها، راهحل ما برای مشکل ازدحام ساده بود؛ ساخت جادههای تازه یا توسعه جادههای موجود. بیشک این روش در شهری مثل پاریس که صدها بنای تاریخی شهر فروریخت تا ۱۳۷ کیلومتر بلوار برای سهولت در آمدوشد ساخته شود، موثر بود و امروزه هم حتی این روش، در شهرهای در حال رشد نیز مؤثر است. اما در مراکز شهری قدیمیتر، توسعه قابلتوجه شبکه تقریباً غیرممکن است، چراکه این مناطق بیشازحد متراکم اند و قیمت زمین بالا و همچنین، منابع دولت محدود است.
حال راهحل چیست؟ شاید راهحل چالشهای ترافیک ما داخل خود ما باشد. در بدن انسان، ۹۶۰۰۰ کیلومتر رگ خونی وجود دارد که این معادل دو و نیم برابر محیط زمین است. مفهوم ورید و شریان در بدن ما، هرروز در حملونقل معجزه میکنند. زیستشناسی میلیاردها سال در کار حملونقل بوده است. راهحلهای بیشماری را آزموده تا مواد مغذی، گازها و پروتئینها را به مؤثرترین روش حمل کند. این واقعاً پیچیدهترین آزمایشگاه ترابری در جهان است.
اگر به ساختار شهرها توجه کنیم بیشتر شامل شبکه جادهای و زمینی است و حملونقل شهری ما حداکثر دوبعدی است؛ درحالیکه سامانه عروقی ما از هر سه بعد درون ما استفاده میکند. بنابراین وقتی شبکه سطحی اشباعشده است، لازم است به بعد عمودی توجه کنیم.
برای مثال، ایده چینیها درباره حرکت فضایی اتوبوس که قادر به عبور از ترافیک است، شگفتآور بود. همچنین، میتوان حملونقل را مانند کابلهای برق معلق کرد. درجایی دیگر، تلآویو و ابوظبی از آزمایش شبکه نوین قطار هوایی سخن به میان میآوردند. این ایده که شرکتی مثل ایرباس بهطورجدی روی تاکسیهای شهری پرنده کار میکند، پیامی برای ما دارد. بالاخره خودروهای پرنده از آشنا پنداری داستانهای علمی تخیلی وارد قلمرو جذاب تجاری میشوند. بنابراین، ساخت این شبکه سهبعدی یکی از راههای گشودن گرههای ترافیکی ماست؛ اما موارد دیگری نیز قابلتوجه هستند.
برآورد شده است که تا ۳۰ درصد ترافیک شهری ناشی از رانندههایی است که دنبال جای پارک هستند و بهطورمعمول 85 درصد از خودروهای در سطح شهر تکسرنشین هستند. درصورتیکه تمام آن رانندهها همگی در یکی از اتوبوسهای قرمز دوطبقه لندن جا میشوند. آیا میتوان با طراحی بهینه شبکه حملونقل از اتلاف وقت و فضا جلوگیری کرد؟
در بدن ما هرگز این نوع اتلاف وقت و انرژی اتفاق نمیافتد. از فضای درون شریانهای ما کاملاً استفاده بهینه میشود. با هر ضربان قلب، فشارخون بالاتر رفته و درواقع میلیونها گلبول قرمز را فشرده است. آنها را به شکل قطارهای بزرگ اکسیژن درمیآورد که بهسرعت در سراسر بدن ما حرکت میکنند. حتی فضای کوچک درون گلبولهای قرمز نیز هدر نمیرود. در حالت سلامت، بیش از ۹۵ درصد ظرفیت اکسیژن گلبولهای قرمز استفاده میشود. میتوان تصور کرد اگر وسایل نقلیه شهری ما ۹۵ درصد پر باشند، چقدر فضای اضافی برای پیادهروی، دوچرخهسواری و لذت بردن از شهر خواهیم داشت؟
علت اینکه خون اینقدر کارآمد است این است که گلبولهای قرمز ما مخصوص عضو یا بافت خاصی نیستند؛ وگرنه ممکن بود داخل رگهای ما ترافیک شود. آنها بین همه سلولهای بدن ما مشترک هستند. این شبکه گسترده بهقدری کارا است که هریک از ۳۷ تریلیون سلول ما سهم اکسیژن خود را بهموقع دریافت میکند.
خون نوعی وسیله حملونقل عمومی و درعینحال شخصی است. ولی ما در شهرهای خود، گرفتار بحث بیپایان بین ایجاد شبکه برای خودروهای شخصی یا سامانههای گسترده نقلیه عمومی هستیم. شاید ایدهای ترکیبی از راحتی خودروی شخصی و کارآمدی قطار و اتوبوس راهگشا باشد.
برای مثال، تصور کنید درون یک قطار سریع و روان شهری در کنار 1200 مسافر دیگر نشستهاید. مشکل اصلی قطارهای شهری این است که باید چندین بار پیش از مقصد نهایی توقف کند؛ اما در این قطار، واگنهای در حال حرکت جدا میشوند و مانند یک قطار بدون راننده وارد مسیر دوم میشوند. پس وقتی نزدیک مقصد نهایی میشوید، بخشی که نشستهاید جدا میشود و بدون راننده شما را درست تا مقصد نهایی بدون یک لحظه توقف یا طی مسیر طولانیتر میرساند. این یک وسیله نقلیه عمومی و درعینحال شخصی است. این شاید یکی از وسایل نقلیه عمومی، با بخشههای جداشدنی و بی راننده فردا باشد.
از آنطرف نسل فعلی خودروهای بدون راننده تلاش میکند تا راه خود را در کلاف ترافیکی که توسط انسان و برای انسان ایجادشده است، باز کند. این خودروها سعی میکنند قواعد ترافیک را که نسبتاً ساده است بیاموزند، و با ذات پیشبینیناپذیر انسان که چالش بزرگتری است سازگار شوند.
بهراستی در شهرها بدون راننده آیا به چراغ راهنمایی نیاز خواهیم داشت؟ آیا به خطکشی نیاز خواهیم داشت؟ محدودیت سرعت چطور؟ گلبولهای قرمز روی خطوط حرکت نمیکنند. هرگز در چراغقرمز نمیایستند. در اولین شهرهای بدون راننده، خبری از هیچ چراغقرمز یا خطکشی نخواهد بود. وقتی همه خودروها بدون راننده و متصل شوند، همهچیز قابل پیشبینی است و زمان واکنشها حداقل است. درواقع آنها میتوانند بسیار سریعتر برانند و دست به هر ابتکار منطقی برای افزایش سرعت خود یا ماشینهای اطراف خود بزنند. پس بهجای قوانین ترافیکی سفتوسخت، جریان ترافیک توسط شبکهای از الگوریتمهای پویا تنظیم میشود که پیوسته در حال ارتقای خود است. عملکرد ترافیک بهبود خواهد یافت و درست مثل خون ما سیال خواهد بود. درواقع، بهطور متناقض و عجیب، هر چه ترافیک روباتیکتر شود، حرکت آن طبیعیتر و زندهتر حس خواهد شد.
جمعبندی
بنابراین، بدن ما تمام شاخصهای حملونقل نبوغ آمیز را دارد. اما این فرآیند میلیاردها سال طول کشیده، و دستخوش انواع تکرار و جهش شده است. ولی ما برای ارتقای سامانه ترابری خود نمیتوانیم میلیاردها سال منتظر بمانیم. ما هماکنون به ایدهها و فناوری نو دستیافتهایم تا شبکههای حملونقل سهبعدی ایجاد کنیم. وسایل نقلیه جدید اختراع کنیم و جریان ترافیک را در شهرهای خود به حالت بهینه تغییر دهیم.
منابع
https://www.ted.com/talks/wanis_kabbaj_what_a_driverless_world_could_look_like